گفتوگو با نویسنده و کارگردان نمایش «مضحکه عجایبالمخلوقات»
هادی کیانی: تئاتر، تنها برای مردم است

هادی کیانی نویسنده و کارگردان نمایش «مضحکه عجایبالمخلوقات» با اشاره به اینکه دوست دارد حال تماشاگر با تماشای نمایشاش خوب شود میگوید برای من، اصطلاحاتی مثل هنر برای هنر یا تئاتر برای تئاتر، شوخی محسوب میشود. از نظر من تئاتر، تنها برای مردم است.
بهنام حبیبی: در انواع گونههای نمایش ایرانی، میتوان بنمایهای مشترک را یافت. این بنمایه که مانند ریشه، در خاک فرهنگ و هنر این سرزمین جای دارد، روحیه ظلمستیزی ایرانیان، حتی در هنر نمایش و در قالب طنز است. نمایش «مضحکه عجایبالمخلوقات» که برگرفته از قصههای عامیانه ایرانی است نیز روایتی پرمعنا و درعینحال خندهدار از همین موضوع است.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، با انواع گونههای نمایشی از علاقهمندان به هنر نمایش، پذیرایی میکند. در جشنواره امسال نیز نمایشهای ایرانی حضور پررنگی داشتند. در میان گروههای شرکتکننده، گروه هادی کیانی از خمینیشهر استان اصفهان، نمایشی برگرفته از قصههای عامیانه ایرانی از زیرکی و تیزهوشی مردم در برابر زورگوییهای حکومتی و اوباش را در قالبی طنز در روز شنبه، هشتم بهمنماه، در تالار اصلی تئاتر شهر تهران روی صحنه برد. به این بهانه با او به گفتوگو پرداختیم تا بیشتر از نظراتش جویا شویم.
آقای کیانی شما در دورههای پیشین جشنواره تئاتر فجر حضور داشتهاید و در چند بخش جزو برگزیدگان این رویداد بودهاید. برای مخاطبان ما از خودتان و کارنامه کاریتان بگویید.
هادی کیانی هستم، کارشناس ارشد ادبیات نمایشی و دانشجوی دکترای حکمت هنر. بیش از بیست سال است که در هنر نمایش فعالیت دارم. در سالهای فعالیت هنریام، در گونههای مختلف هنر نمایش و در سمتهای مختلف نویسنده، کارگردان، بازیگر و... فعالیت داشتهام.ید در جشنواره تئاتر فجر امسال هم جایزه پژوهش را به خاطر ارائه مقاله پژوهشی دریافت کردهام. در جشنوارههای پیشازاین هم پنج تندیس در بخش نمایش خیابانی و جایزه بزرگ جشنواره تئاتر فجر را در بخش نمایش خیابانی دریافت کردهام. در نمایشهای کودک و آیینی-سنتی، نمایشهای آکادمیک و دانشگاهی و همچنین کارهای پژوهشی در قالب پژوهشهای ترکیبی از فضاهای مختلف علمی و عملی فعالیت داشتهام.
آیا عوامل هنری و فنی نمایش شما، بهطور ثابت با شما همکاری میکنند و یا بهطور ویژه برای این نمایش برگزیده شدهاند؟
هادی کیانی: بیش از بیست سال است که گروه نمایشی آیینه را در شهرستان خمینیشهر تأسیس کردهایم. در این نمایش هم بخشی از عوامل، از اعضای ثابت گروه ما هستند و برخی دیگر نیز بهصورت میهمان به جمع ما اضافه شدهاند. بهعنوانمثال، برای این اجرا، آتش تقیپور نیز جزو بازیگران گروه بود و قرار بود که با ما همکاری داشته باشد، ولی به دلیل توصیه پزشک، دیگر نتوانست به همکاری خود با ما ادامه دهد. ولی از حضور دیگر اساتید هنر نمایش بهره بردهایم، مانند اصغر فریدی ماسوله که طراحی حرکات نمایشی را انجام داد، جواد انصافی که بخش ضربیخوانی نمایش را هدایت کرد و همچنین آهنگسازی نمایش را نیز اساتید موزیک انجام دادهاند. درمجموع، برخی از عوامل بهطور ثابت با ما همکاری داشتهاند و برخی تنها برای این نمایش برگزیده شدهاند.
خودتان سرپرست گروه هستید؟
سرپرست گروه آیینه، حسینعلی عمادی است و من بیشتر کارهای نویسندگی و کارگردانی در گونههای مختلف را انجام میدهم.
درباره محتوای متن نمایشنامه از دیدگاه بررسی ژانر، تم و موضوع نمایشنامه، چه مطالبی را میتوانیم انتظار داشته باشیم؟
داستان نمایش، یک قصه فولکلور از قصه عامیانه ایرانی است که برگرفته از کتاب فرهنگ افسانههای کهن ایرانی نوشته آقای درویشیان است. این قصه برای مخاطب امروزی دراماتورژی و مناسبسازی شد. شیوه اجرایی نمایش هم ترکیبی از همه گونههای نمایش ایرانی، شامل تعزیه، نقالی، زنپوشی، شادیآور و... است. درباره طراحی صحنه نمایش باید به چند نکته اشاره کنم که در این طراحی، تنها از چاپ سنگی سنتی ایرانی بهره برده شده است. همچنین همه اکسسوارهای بهکاررفته در نمایش، بهصورت دوبعدی طراحی و ساخته شدهاند و در واقع، همه اکسسوار صحنه، تصاویر دوبعدی متحرک هستند. در شیوه کارگردانی نیز، من از روش استاپموشن انیمیشن بهره بردهام، بدین معنا که تنها بازیگرانی که در لحظه، در حال بازی هستند، متحرک هستند و دیگر بازیگران روی صحنه، همگی بهصورت فیکس(ساکن) هستند. نکته دیگر در نویسندگی و کارگردانی این نمایش، بهرهگیری از لهجههای مختلف کشورمان است؛ بنابراین مخاطب میتواند لهجههای مختلف ایران را در این نمایش بشنود که به نظرم این به دلنشینی بیشتر نمایش در دل مخاطب، تأثیرپذیری و همذاتپنداری در مخاطب کمک میکند.
شما گفتید که متن نمایش را از کتاب فرهنگ افسانههای کهن برگزیدید. آیا به شیوه وفادار به متن عمل کردهاید یا تغییراتی نیز در آن انجام شده است؟
من در کتاب خودم با نام «اقتباس کمیک از لطایف ملانصرالدین» دقیقاً به همین نوع نمایشی پرداختهام. اینکه ما چطور میتوانیم از این پیشینه غنی ادبیات عامیانه و ادبیات کلاسیک، لطایف و قصههای عامیانه، متنهای نمایشی با اقتباس آزاد، دراماتورژی و دراماتیزه کنیم. بهعنوانمثال، من در پایاننامه دکترای خودم به قصههای امثال و چگونگی دراماتیزه کردن آنها پرداختهام. این موضوع شامل ویژگیهای این قصهها، شیوههای دراماتیزه کردن آنها و علل ماندگاری آنهاست. منبع من برای متن این نمایشنامه، غیر از کتاب فرهنگ افسانههای کهن ایرانی، کتابی است به نام خارستان، ولی درنهایت، روایت من از قصههای این منابع ساخته و پرداخته شد و به مرحله تولید رسید. چون من علاوه بر برگیری محتوای داستان، عناصر نمایشی مانند لهجههای ایرانی، رقصهای محلی ایرانی، پوششهای ایرانی و... را به آن افزودم.
این نمایش برای بار اول روی صحنه میرود یا پیشازاین هم اجرایی داشته است؟
این نمایش برای بار اول در این جشنواره به روی صحنه میرود و تا پیشازاین هیچ اجرایی نداشته است. با توجه به اینکه از نظر من کوتهفکری است که تنها برای شرکت در جشنواره، نمایش تولید کنم، برای این نمایش هم قصد دارم تا آن را به اجرای عمومی برسانم که البته با هزینههای بالای امروزی اجرای نمایش، هنوز مشخص نیست چه برنامهای خواهیم داشت ولی قصد داریم که حتی در تهران نیز آن را اجرا ببریم.
با توجه به استقبالی که تاکنون از جشنواره تئاتر فجر امسال دیدهاید، چه پیشبینی درباره استقبال تماشاگران از اجرای نمایشی خودتان دارید؟
با توجه به حجم تماشاگران و استقبالی که از اجرای چند اثر نمایشی در روزهای گذشته دیدم، پیشبینی میکنم که استقبال از اجرای نمایش ما هم خوب باشد، ولی آنچه برای من از حجم تماشاگران مهمتر است، رضایت تماشاگر از تماشای نمایش است. تعداد تماشاگران هرگز برای من مهم نبوده است. آنچه همیشه برای من اهمیت داشته است این است که اتفاق خوبی برای تماشاگر با تماشای نمایش روی دهد و حالش با تماشای نمایش من خوب شود و این اتفاق برای من از تعداد تماشاگران یا جایزه گرفتن مهمتر است. برای من، اصطلاحاتی مثل هنر برای هنر یا تئاتر برای تئاتر، شوخی محسوب میشود. از نظر من تئاتر، تنها برای مردم است.
با توجه به نمایشهایی که در این جشنواره از ایرانی و غیرایرانی یا سنتی یا غیرسنتی دیدهاید، چه دیدگاهی درباره جشنواره تئاتر فجر دارید؟
اگر بخواهم بیتکلف صحبت کنم باید بگویم که آثار نمایشی در ایران بهطورکلی دچار ضعف شدهاند که دارای چند علت است. مهمترین علت برای آن را میتوان شرایط بد اقتصادی دانست. شرایط بد اقتصادی برای تولید تئاتر بهگونهای است که دیگر هنرمندان رغبتی برای تولید نمایش باکیفیت ندارند، چراکه درآمدی در ازای آن نمیبینند و هیچ حمایتی نیز در این زمینه وجود ندارد. برای علت دوم باید به خود جشنوارهها اشاره کنم که متأسفانه، ذهنیت جدولپرکنی برای برخی هنرمندان به وجود آورده است که این موضوع مربوط به امسال نیست، بلکه هر سال این نکته را میتوان مشاهده کرد. این موضوع باعث میشود تا در میان چند اثر نمایشی جدول جشنواره و در بین همین آثار کمکیفیت، درنهایت، یک اثر جایزه ببرد، درحالیکه همان یک اثر هم دارای کیفیت بالایی نبوده است. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که نمایشهای مناطق و استانها، با گذر از چند گزینش، برگزیده میشوند که این نشاندهنده کیفیت بالای آنهاست؛ بنابراین به نظرم باید برای داوری، آنها را از نمایشهای تهران یا بینالملل جدا کرد. درباره جشنواره امسال هم با توجه به فضاسازیهایی که برای تعطیلی جشنواره تئاتر انجام شد، من مخالف آن هستم و پرسش من این است که چرا تئاتر باید تعطیل شود؟
در صحبتهایی که کردید من به این نکته رسیدم که درباره نوع داوری جشنواره، نظرات خاصی دارید. دراینباره بیشتر توضیح میدهید؟
بله؛ بهعنوانمثال ما هرگز در جریان داوری آثار نمایشی، داوری که موسیقیدان باشد، نداشتهایم. به نظر من، بهتر است برای هر هنر دخیل در کار نمایش، داور ویژه وجود داشته باشد. شاید انجام این کار دارای هزینهای باشد، ولی در نتیجهگیری و کیفیت کلی داوری آثار بسیار مؤثر خواهد بود.