در حال بارگذاری ...
یاداشتی از کورش شمس

نگاهی به نمایش«استرالیا»کاری از پیمان کریمی

پیمان کریمی در سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، در بهمن ماه سال جاری، با نمایشی به نام «استرالیا»، به قلم پیام لاریان ،حضور خواهد داشت. در اینجا به بهانه همین حضور و اجرای مجدد اینروزهای استرالیا در تالار هنر نگاهی می اندازیم، به یاداشت کورش شمس بر این نمایش:

به گزارش تئاتر اصفهان، نمایش استرالیا از نوشته‌های پیام لاریان این روزها جهت حضوری هر چه آماده تر در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر،در پلاتوی تالار هنر اصفهان روی صحنه است.
در اینجا نگاهی می‌اندازیم، به یاداشت کورش شمس بر این نمایش:


همواره اوست ...
 
برای نمایش استرالیا به کارگردانی پیمان کریمی
آنجا که جهان و آدمهایش را از جاوه تا جبل الطارق با کمر بند خط استوا زیر شلاق درد و مصیبت و مرگ مهاجران ، تازیانه میزند....

استرالیا که آغاز میشود و اولین جملات را که از دهان بازیگر ( پوریا ریحانی) میشنوم بی درنگ بیاد شعری می‌افتم ( من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر ...من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش) ..و سرآغاز نمایش با زبان گنگی که نمیتواند حرف بزند بازگو میشود و چه نگاه زیبایی ..نویسنده با علم به ساختن دنیایی سورئالستی برای مخاطب ،  داستان را از آنجایی آغاز میکند که پایان خواهد یافت ..سفری شکل گرفته که نرسیدن به مقصدش دیگر مهم نیست و آنچه اهمیت دارد چرایی نرسیدن است ..آدمها در گیر دار مبدا و مقصد، قصه های خود را باز میآفرینند و هریک بودشان را دراین ناکجا آباد با مخاطب به نحویی قسمت میکنند که ستایش برانگیز و تامل آور است .. لزومی نمیبینم که به نمایشنامه خوب پیام لاریان زیاد بپردازم که اظهر من الشمس است و دوستان دیگر قبلا به این مهم پرداخته اند اما باید به کارگردانی دقیق و فهمیده و سنجیده پیمان کریمی از چند منظر نگاه کنم ..اول انتخاب صحیح و بجای بازیگران توانمند و دارای تحلیل و خوش اندیش برای اجرای  نمایش که در روند ساختن دنیای آدمهای قصه بحق کوشش درست و مسیر ثوابی را طی کرده اند .بازیهای خوب ، روان و منطقی بدون اضافه کاری و نشسته بر قامت شخص بازی اولین چیزیست که در پایان کار، قامت ایستاده نمایش را شمایلی حرفه ای و پایدار داده است ..
پیمان کریمی در پرداخت کار میزانسن های نمایش را موجز و کوتاه و پر مغز،  ساخته و پرداخته است وچنان این پرداخت مهندسی شده بر پیکر طراحی خوب صحنه نشسته که بر درک مفاهیم ایجاد شده از عناصر صحنه حتی لحظه ای درنگ نمیشود .. قاب ها یکی پس از دیگری فرم به فرم که جلو میروند هم زیبایی بصری را با خود دارند هم معانی ماهوی ، استفاده از آب و نیم کره پر از آب که قصه ی آدمهای جهان را بر تلاطمات و طوفانهای بشری سوار میکند و غرق میکند ،، و از جهان فنا شده آنان برای ما تنها قصه ها را به ساحل پس میاندازد، به حق ساخته ای اندیشه ورز است ....
استفاده هوشمندانه از موسیقی ساخته شده در فضای صحنه با عناصر موجود در صحنه ( سنگ و چوب و آب و ..)اتمسفری صحیح است که اجازه نمیدهد حتی برای لحظه ای از انچه بر انسانهای نمایش میگذرد جدا شویم .
خلق لحظاتی داراماتیک بدون سواری گرفتن از احساسات مخاطبان .. جز به جز  در آفرینش کلیت اثر با هدایت کارگردان به تجلی و جلایی خوش تراش و خوش ساخت و پرداخت انجامیده است .. 
 از پیمان کریمی و گروهش  چند نمایش خوب دیگر هم بخاطر دارم اما شاید بتوان گفت اینبار پیمان کریمی با انتخاب متن ( استرالیا)  خودش را هم به چالش کشیده است ..توانایی در هدایت بازیگران ، استفاده درست از عناصر موجود در طراحی صحنه و طراحی اجرا برای متنی که بر مدار روایت میچرخد و اجرای آن برای مخاطبی که با دکوپاژ درون داستان کمی نا آشناست ، چالشی است که پیمان کریمی بخوبی از آن پیروز و سربلند خارج شده است . به پیمان کریمی و گروه اجرایی خسته نباشید و دستمریزادی جانانه باید گفت که تعبیر درستی از آ روزگار گنگ هجرت و علت مهاجرت در صحنه آفریدند تفسیر قصه ای از زبانی گنگ......!! 
به امید روزهای بهتر برای دوستان عرصه نمایش...
در پایان شایسته است تا از عزیزان و دوستان مسول در  حوزه هنری استان هم تشکر و قدردانی کنم به پاس برپایی پلاتویی درخور شآن هنر نمایش استان ، که کاری بزرگ و سترگ و ماندگار است.                                  




نظرات کاربران