در حال بارگذاری ...

پرفورمنس « مخالفت در باد » در اصفهان به صحنه می رود

نمایش پرفورمنس « مخالفت در باد » به نویسندگی و کارگردانی بهنام پیروز منش در سالن آمفی تئاتر سیتی سنتر اصفهان به روی صحنه می رود. در این نمایش نگار رضوانی، شمیم فروتن، ستایش نوری، هدیه وکیلی، نگار هنرور ایفای نقش می‌کنند. سعید کیارسی، تهیه کننده و مصطفی اسماعیلی، سرپرست گروه و دیگر عوامل این گروه مرتضی کمساری، مشاور، محمد مهدی کرباسیون، دستیار، هدیه وکیلی، منشی صحنه، شیرین سقاحیات‌بخش،دستیار صحنه، فهیمه زرمهر، کارشناس زبان انگلیسی هستند.

به گزارش تئاتر اصفهان ، بهنام پیروز منش کارگردان نمایش پرفورمنس « مخالفت در باد » در باره سبک اجرایی این اثر گفت : در جامعه ی مدرنیته و ماشینی امروز همه چیز دچار تحول و تغییر شده و مانند گذشته نیست. در این دنیای ماشینی و تکنولوژیک و حاضر آماده ی امروزی ، تئاتر و نمایش نیز از این تغییرات مستثنی نیست. به همین دلیل است که تمایلات و گرایش های سمعی و شنیداری تئاتر گذشته جای خود را به گرایش های بصری و دیداری تئاتر داده اند و مخاطبان و مردم امروز، بیشتر مشتاق دیدن حرکت روی صحنه هستند و چیزهایی که قوه ی دیداری آن ها را به کار گیرد، نه صرفاً نمایشی پر از کلماتی که فقط به گوش آنها برخورد می کند و پس از گذشت لحظاتی برای تماشاگر عادی و یکنواخت و کسل کننده می شود. تفاوت تئاتر و نمایشِ حضوری و زنده با نمایش های رادیویی که شب ها انسان را به سمت خواب می کشاند نیز همین است. زیرا امروزه روان شناسان و روان کاوان متوجه شده اند که اولاً: زبان بدن یا Body language بسیار پیچیده تر و با مفهوم تر و با نفوذ تر از صرفاً زبان گفتاری و کلامی ست و یک ژست بدنی، تنها می تواند خود، گویای معانی بسیاری باشد و ثانیاً: بیشتر ادراکات انسانی از راه چشم است و انسان با قوه ی بینایی خود است که بیشتر امور و مفاهیم را درک می کند و می آموزد.

همین جاست که گونه ای از تئاتر تحت عنوان پرفورمنس و نیز تئاتر پیشرو شکل می گیرد و امروزه با معرفی این نوع تئاتر مخاطبان بیشتری برای تماشای نمایش به سالن ها می روند.

گرایش هنرهای تجسمی و استفاده از ترکیب بندی هنرهای تجسمی در ژست و ایستایی های بازیگران و اشیاء روی صحنه ی تئاتر اهمیت یافته چرا که تماشاگرِ امروز دیگر دنبال سرگرمی لحظه ای و خندیدنی بیهوده نیست بلکه بیشتر به دنبال دیدن هیجان، تعجب، خلاقیت، شگفتی، حرکت، آرامش، لذت های بصری نظیر دیدن نور، رنگ، حرکت، تقارن، تعادل، توازن، ریتم، ترکیب بندی ست.

با این هاست که تماشاگر دچار تزکیه، آرامش و شعفی درونی می شود و وقتی نمایش به اتمام می رسد و از سالن خارج می شود، خلاء و سنگینی فشار ناشی از اتمامِ رو به رویی با هنری عمیق و اصیل را درک می کند، همانگونه که پس از شنیدن یک موسیقی زیبا و اتمامش، نبود آن و جای خالی آن را حس می کند، یا پس از تماشای یک نقاشی زیبا، شنیدن شعری روح نواز، یا حتی برگشتن از پیک نیکی در دل طبیعت و دیدن مناظر کوه و رودخانه، دیدن یک خط خوشنویسی زیبا، شنیدن آیه ای از قرآن.

در هیچ کدام از این ها خندیدن نیست اما لذتی ژرف و عمیق همراه است. همانطور که حل کردن معماهای کوتاه در محافل خانوادگی و فامیلی بسیار با لذت تر از به اجبارخندیدن به یک لطیفه ی بی مزه است.

چرا که در حل آن معما با عاملی به نام کشف روبه روئیم . کشفی که پس از آن اعتماد به نفس و هیجان به همراه دارد. ضرب المثلی هست که می گوید دوست واقعی کسی نیست که تو را برای لحظه ای بخنداند، بلکه اوست که تو را به تفکر وا دارد. همانطور که بسیار شنیده ایم پیامبر اسلام (ص) بیشتر از تبسم بر چهره نمی آوردند و همانطور که هیچ گاه شاهد نبودیم اشخاصی همچون نقاشان معروف، نوازندگان حرفه ای، هنرپیشگان محبوب، معلمان، سیاستمداران و افراد مهم و دلسوز قهقه ای سبکسرانه یا خنده ای بیش از یک تبسم داشته باشند.

و نمایش هایی نیز که لایه ی سطحی دارد اما لایه های عمیق هم دارد و تک بعدی نیست و با هر بار تماشا ما را به کشفی جدید می رساند برایمان خوشایند تر است و برای همه ی قشرها و گروه ها و سنین جالب است زیرا هر کس به میزان اطلاعات خود از آن برداشت می کند. همیشه ابهام سنجیده جذاب تر از مطالب رو و مستقیم و دست یافتنی ست، زیرا همیشه ابعاد جدید برای کشف کردن دارد.

در سبک پرفورمنس تماشاگر به جای شنیدن داستان با برداشت مفاهیم روبروست. چراکه سبک پرفورمنس در نمایش مثل کانسپچوال آرت است در هنرهای تجسمی یا مثل هرمنوتیک در ادبیات یا سبک کوبیسم در نقاشی و در واقع نمایش با مفاهیم و معنا و برداشت مخاطب از کل اثر تعبیر می‌شود.

 

بهنام پیروزمنش در باره ی تحلیل ساختاری و محتوایی نمایش نیز چنین گفت: این تئاتر بیانگر تقابل انسان و تکنولوژی ست. انسان هایی که آنقدر به تکنولوژی وابسته شده اند که یک پنکه برای آنها به قدری بزرگ است که در برابر باد آن به سختی مقاومت می کنند و تکنولوژی آن قدر قدرت گرفته و وابستگی ایجاد کرده که در طوفان این امر به سختی می توانند آن را خاموش کنند یا از برق قطع کنند. تلویزیونی که دائم روشن می شود اما چیزی جز یک برفک و پارازیتی در حدر دادن وقت نیست. موبایل هایی که دائم زنگ می زند و ما را از کار و زندگی می اندازد و نیز فاجعه ای عظیم تر به نام نرم افزارهای ارتباطی موبایل مثل وایبر و... که ظاهراً انسان ها را به هم نزدیک کرده ولی در واقع اینطور نیست. و نیز آدم هایی که در گذشته، حال و آینده ی خود گیر کرده اند و ارتباطشان دچار مشکل است. زدن سنگ چخماق هایی به هم نشان دهنده ی اینکه آنها به دنبال روشنایی می گردند و در آخر با رسیدن به آن آرام می گیرند. طناب هایی  که در صحنه ی اول با آن برخورد می کنند و برای دست یابی به اهداف خود با کشیدن طناب ها در تقلا و کوششند. کلاس درسی که شاید خود زندگی ست  و در آن فقط مشاهده می کنند و در توجه خشکشان زده و دچار عطسه هایی می شوند (تکنولوژی) که مانند ویروسی در حال سرایت است و مانند یک جریان قوی باد افراد را با خود می برد و تابلویی که در جلوی کلاس است یا شاید دیواری که قصد رهایی و عبور از آن را دارند. صحنه ای که در آن عناصر طبیعت، در رفتار و روند و نحوه ی حرکت کاراکترها دیده می شود و...

صحنه ای از این نمایش که در واقع اولین صحنه ای ست که این اشخاص در آن صحبت می کنند در آخرین صحنه ی نمایش نیز با زبان انگلیسی تکرار می شود  به این معنا که این مسئله مربوط به همه ی مردم جهان است.

 در صحنه ی دیالوگ های آنها نیز، که واگویه های ذهنی ست، و در برخی صحنه های دیگر، از عنصر تکرار و کابوس و فضای انتزاعی و ذهنی به دلیل سبک سورئال و فرا واقعی این نمایش بهره جویی می شود و نیز به این دلیل که تکرار عنصری ست که ما را به کاوش درونی و تعمق و تفکر می برد و به آرامش می رساند. مثل موسیقی گروه های عزاداری خوزستانی ها در ایام عزاداری که یک ریتم  مشخصِ دارای تکرار انجام می دهند و کشش و جذابیت می آفریند و عمق سوگواری را بیشتر می کند. تکرار عنصری ست که در همراهی با یک پدیده به آن عمق می دهد. همانگونه که کوبیدن یک چکش برمیخ آن را بیشتر فرو می برد. همانطور که چرخش یک دریل یا سفر در یک جاده و عبور با مسافت یکسان و مشخص از تیرها و دکل های برق آن، تکرار چهار فصل در طبعیت، تکرار شب و روز و... . چرا که تکرار باعث به وجود آمدن ریتم می شود و ریتم ما را به اعماق درون می برد.

تکنولوژی برای آسایش ما به وجود آمده اما با افراط در آن زندگی مان را مختل کرده ایم. این نمایش نمی گوید تکنولوژی بد یا مضر است اما حرف این است که از آن درست استفاده کنیم تا تکنولوژی چرخ دنده های زندگی ما را روان تر بچرخاند نه آنکه در یک زندگی ماشینی اسیر شویم و او ما را به درون چرخ دنده های خود بکشاند.

 

در این نمایش نگار رضوانی، شمیم فروتن، ستایش نوری، هدیه وکیلی، نگار هنرور ایفای نقش می‌کنند.

سعید کیارسی، تهیه کننده و مصطفی اسماعیلی، سرپرست گروه و دیگر عوامل این گروه مرتضی کمساری، مشاور، محمد مهدی کرباسیون، دستیار، هدیه وکیلی، منشی صحنه، شیرین سقاحیات‌بخش،دستیار صحنه، فهیمه زرمهر، کارشناس زبان انگلیسی هستند.

 

این نمایش هرشب از 31 تیرماه لغایت 7 مرداد 95 ساعت 19 در سالن آمفی تئاتر سیتی سنتر ، واقع در سپاهان شهر روی صحنه می رود .

 




نظرات کاربران